داستان های کمدی محمد دانشگر در استقلال

به گزارش وبلاگ عینک سفارشی، روزنامه همشهری نوشت: مدت مدیدی است که صداوسیما به سراغ ساخت سریال های نود قسمتی نمی رود. اگر آن ها سوژه ساخت چنین سریالی را ندارند، می توانند به سادگی آن را با برداشتی آزاد از ماجرا های محمد دانشگر و باشگاه استقلال بسازند. این بازیکن ظاهرا تصمیم گرفته در شکستن رکوردها، ادامه دهنده راه کریس رونالدو در فوتبال باشد.

داستان های کمدی محمد دانشگر در استقلال

دانشگر فصل گذشته به رکورد تاریخی اخراج از یک تیم فوتبال و بازگشت به آن رسید و در طول فصل، 3 بار با حکم اخراج و سپس بازگشت در استقلال روبه رو شد. او حالا به رکورد دیگری حمله نموده و در یک پنجره جابجایی، دو فسخ قرارداد با استقلال را پشت سر گذاشته است. دانشگر اولین بار حدود یک هفته قبل قراردادش را با آبی ها فسخ کرد، اما به 24 ساعت نکشید که قرارداد دیگری با این تیم بست. او حالا دوباره به سازمان لیگ رفته تا برای دومین بار قراردادش را فسخ کند.

جالب اینکه رشید مظاهری هم همین تصمیم را گرفته و قبل از خشک شدن جوهر می مانم و می جنگم، تیم دیگری را برای خودش انتخاب نموده است. ظاهرا در فصل آینده باید دانشگر را در الغرافه یا الخور و رشید را در طرفدار تهران ببینیم. معلوم نیست مدیران باشگاه استقلال چطور با بازیکنان قرارداد می بندند که وزیدن یک نسیم در مرکز هم امکان فسخ را به آن ها می دهد. نفراتی که هر وقت اراده نمایند، به صلاحدید خودشان از باشگاه جدا می شوند و راستا مدنظر خودشان را دنبال می نمایند.

شرایط استقلال، فراتر از یک کمدی است؛ باشگاهی در تسخیر مهره های همواره طلبکار. آن هم بدون اینکه کوچک ترین دستاوردی برای تیم داشته باشند. آن ها طوری عمل می نمایند که انگار جام های زیادی برای استقلال به ارمغان آورده اند، اما در عمل، رشید مظاهری یک سال ناموفق را در باشگاه سپری نموده و دانشگر هم به جز بی نظمی و اخراج، آورده دیگری در این تیم نداشته است. آش آنقدر شور شده که حتی محمدحسین مرادمند هم تصمیم گرفت با تیم به دوبی سفر نکند. این همان بازیکنی است که فصل گذشته با حرف زدن از ندای قلب تصمیم داشت دل طرفداران استقلال را به دست بیاورد. حالا، اما همه دیگر فهمیده اند که این ندای قلب، تنها وابسته به صفر های رقم قرارداد بوده است. اصلا تعیین نیست چرا چنین بازیکنان متوسطی، به خودشان اجازه می دهند که این چنین حیثیت و اعتبار استقلال را به بازی بگیرند.

بدون تردید، حالا هیچ کس دوست ندارد جای فرهاد مجیدی باشد؛ مردی که امیدوار بود در اولین تجربه بستن استقلال در آغاز فصل، کولاک کند، اما فریب مدیران باشگاه را خورد و گزینه هایی مثل شیمبا و حردانی را به راحتی از دست داد. مهدی قائدی هم تیم را ترک کرد تا با توجه به جدایی رشید، دانشگر، قائدی، شجاعیان، دیاباته، نادری و شاید فرشید اسماعیلی، ترکیب اولیه استقلال حتی نسبت به فصل قبل هم ناامیدنماینده تر گردد. اولین قربانی این ماجرا می تواند خود فرهاد باشد؛ کسی که با مصاحبه های چند هفته قبل برای مدیران باشگاه مآغازیت خرید، اما با موج سهمگینی از ناکارآمدی در بین آن ها روبه رو شد؛ موجی که حالا مثل یک طوفان به ساحل استقلال حمله ور شده است.

منبع: فرارو

به "داستان های کمدی محمد دانشگر در استقلال" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "داستان های کمدی محمد دانشگر در استقلال"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید