کرباسیان: نفت و سیاست، معدن را به حاشیه بُرد، وزارت معادن و فلزات احیا گردد

به گزارش وبلاگ عینک سفارشی، خبرنگاران : مهدی کرباسیان درباره اینکه چرا معدن همواره در حاشیه بوده، معتقد است، نفت و سیاست معدن را به حاشیه برد. وی اعتقاد دارد، وزارت معادن حتی برای مدت کوتاهی باید احیا گردد.

کرباسیان: نفت و سیاست، معدن را به حاشیه بُرد، وزارت معادن و فلزات احیا گردد

به گزارش وبلاگ عینک سفارشی به نقل از تسنیم، جمهوری اسلامی ایران به تنهایی حدود 7 درصد ذخایر معدنی جهان را در اختیار دارد و با برخورداری از 68 نوع ماده معدنی و شناسایی حدود 60 میلیارد تُن ذخیره معدنی از نظر تنوع در بین کشورهای جهان در صندلی دهم است، اما فرآورده های معدنی تنها 0.6 درصد از فراوری ناخالص داخلی را تشکیل می دهد. این در حالی است که ارزش ذخایر معدنی شناسایی شده کشورمان افزون بر 770 میلیارد دلار برآورد شده است.

علیرغم ظرفیت بسیار بالای بخش معدن ایران که کارشناسان تصریح می نمایند، در صورت سرمایه گذاری مناسب می تواند جای نفت را هم بگیرد، ولی حدود 4 هزار معدن در کشور تعطیل است و فضای سرمایه گذاری در این حوزه تیره و تار نمایش داده می شود. همچنین گزارش های مستندی وجود دارد که معادن در ایران به یک حیات خلوت تبدیل شده و بر همین اساس، موضوع جذابیت سرمایه گذاری در معادن ایران خیلی در رسانه ها هم پرداخته نمی شود.

در ادامه آنالیز موشکافانه معضلات بخش معدن و ایده های توسعه این بخش مهدی کرباسیان رئیس سابق سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران جوابگوی سوالات است.

ذخایر معدنی بسیار بالا و البته انرژی ارزان قیمتی داریم اما گویا معدن و توسعه آن در اولویت برنامه های وزارت صمت و دولت نیست و بیشتر کارها درگیر معاش مردم شده است. در حالی که می توان با توسعه بخش معدن ضمن درآمد زایی بالا بخشی از مسائل اقتصادی و معیشتی مردم را هم رفع کرد. اینها بخش هایی از صحبت های مهدی کرباسیان معاون سابق وزیر صمت است که در خصوص عدم توسعه بخش معدن کشور اعلام نموده است.

به اعتقاد کرباسیان اقتصاد ما سیاست زده و وابسته به درآمدهای نفتی شده، به نحوی که دیگر توجهی به سایر پتانسیل ها در کشور نمی شود، حتی برآوردی از ذخایر شناسایی شده که مورد اکتشاف نهاده شده است هم نداریم.

وی می گوید: به هر صورت باید بپذیریم کار اکتشافیِ ژئوفیزیک هوایی و شناسایی جزء وظایف بخش خصوصی نیست، جزء وظایف دولت و سازمان زمین شناسی است به نحوی که بعد از طی این مرحله دولت باید شروع به واگذاری پهنه ها و محدوده ها نماید که این موضوع امروز جزو اولویت ها نیست.

به گفته وی، من شخصاً اعتقاد دارم در مقطع فعلی نه برای بلندمدت بلکه برای یک زمان محدود مثلاً مجلس برای 10 سال تصویب کند وزارت معادن و فلزات احیاء شود تا به حوزه معادن و فلزات توجه ویژه ای صورت گیرد.

متن کامل گفت وگو با مهدی کرباسیان را در ادامه بخوانید:

بخش معدن از قدیم در حاشیه بوده و به نوعی طی سالهای متمادی مغفول مانده است. این در حالی است که توسعه بخش معدن به تنهایی می تواند به لحاظ درآمدزایی، اشتغال و صادرات یاری بسیاری به کشور کند. در ابتدای مصاحبه لطفاً توضیحاتی در خصوص ظرفیت هایی که بخش معدن ایران دارد و هنوز فعال نشده و مغفول مانده است، بدهید.

معدن یک شانس خدادادی است که همۀ کشورها این ظرفیت را ندارند زیرا تعداد کشورهای معدنی جهان محدود است. جالب این است که بعضی از این کشورها که ذخایر مناسبی داشته و تک محصولی یا چندمحصولی هستند اما مانند ما دارای ذخایر انرژی نیستند. مثلاً در کشورهای توسعه نیافته مانند گینه سنگ اکسید و معادن اکسید به همراه مواد اولیه آلومنیوم وجود دارد و جزء یکی از غنی ترین کشورهای جهان به شمار می آید اما این کشور از نظر انرژی نزدیک به صفر است، نه گاز، نه نفت و نه زغال سنگ دارد به نحوی که نهایتاً این کشور می تواند مواد خام استخراج و صادر کند. در کشور پیشرفته ای مانند استرالیا که از نظر ذخایر سنگ آهن یا بعضی از اقلام دیگر جزء یکی از غنی ترین کشورها است هم چون انرژی وجود ندارد این کشور یکی از صادرنمایندگان اصلی سنگ آهن به صورت خام است و بیشترین صادرات را به چین انجام می دهد . آمارها نشان می می دهد در سال 2019 میزان صادرات استرالیا نزدیک 100 میلیارد دلار سنگ آهن به چین بوده است که این عدد بسیار نجومی است.

حال اگر بخواهیم این کشورها را با ایران مقایسه کنید، می بینیم که ایران سه خصوصیت دارد، نخست اینکه 68 ماده معدنی از جمله مس، سنگ آهن، روی و کرومیت و غیره در کشور وجود دارد که ما تازه تعدادی از آنها را استخراج، بهره برداری و فرآوری نموده ایم، و اینکه در تنوع محصولات هم ما جزء چند کشور معدنی جهان هستیم، دوم اینکه ما از نظر استخراج هنوز کار اکتشافی کاملی انجام نداده ایم و فقط در ایمیدرو با یاریی که سازمان انرژی اتمی داشت توانستیم 200 هزار کیلومترمربع ژئوفیزیک هوایی جدید را تکمیل کنیم، این نشان می دهد کشور 1 میلیون و 600 هزار کیلومترمربع سرزمین معدنی دارد که تازه اطلاعات آنها در حال تکمیل شدن است.

سوم نکتۀ مهمتر از این موارد ما غیر از این مواد اولیه یا مواد معدنی، انرژی داریم به عبارتی هم منابع نفتی وهم ذخایر غنی معدنی را در اختیار داریم. علاوه بر این ما سه میلیارد تن ذخایر شناخته شدۀ زغال سنگ داریم ضمن اینکه زغال سنگ جزء اولویت های ما نیست و هنوز کار اکتشافی زیادی روی آن انجام نشده است. مواد اولیه وقتی با انرژی منزوج شود ارزش افزودۀ بالایی ایجاد می نماید و باعث اشتغال و توسعه می شود.

* سایه سیاست نفتی بر اقتصاد کشور و بی مهری به حوزه معدن

با توجه به ذخایر غنی معدنی و انرژی ارزان چرا به بخش معدن توجه جدی صورت نگرفته است؟

سایه نفت و درآمد حاصل از آن عامل اصلی این موضوع است.البته این مشکل به بعد از انقلاب اسلامی برنمی شود بلکه در سال های 31 و 32 و مخصوصا از سال 42 و 43 که کم کم نفت در درآمدهای اصلی دولت نهاده شد همواره معضل بوده است. قبل از انقلاب 6 میلیون بشکه نفت صادر می شد و بخش کمی از آن در توسعه کشور مورد استفاده قرار می گرفت و بیشتر صرف هزینه های جاری می شد که در نهایت موجب تورم آنچنانی در کشور شد.

بعد از انقلاب اسلامی هم به دلیل جنگ و بازسازی کشور به همراه سیاست های دولت های مختلف؛ درآمد فروش نفت برای توسعه کمتر استفاده شده و بیشتر صرف هزینه های جاری کشور شد. این موضوعات نهایتاً موجب شد که نفت درآمد ارزی ما شود و سایه سیاست هم بر اقتصاد موجب شد به حوزه معدن کم توجهی شود.

البته باید بپذیریم که سرمایه گذاری در معدن ریسک دارد و به دلیل بلندمدت بودن باید رغبت زیادی برای سرمایه گذاران این بخش از سوی دولت اتخاذ شود. وقتی سرمایه گذاری در معدن انجام می شود ممکن است حتی در زمان اکتشاف و استخراج اطلاعاتی که از نظر ذخیرۀ عیار مواد معدنی کسب شده بود با شرایط تطبیق پیدا نکند چراکه بالاخره ما از نظر تکنولوژی مشکل داریم؛ دوم اینکه دولت در این زمینه سرمایه گذاری کافی ننموده است. مثلاً ظرف این سال ها به سازمان زمین شناسی بودجه خوبی داده نشده و همین امر موجب شده بودجه این سازمان صرف هزینه های جاری شود، در صورتی که برای توسعه باید به سمت اکتشاف برود.

علاوه براین، ما نتوانستیم تکنولوژی های جهان را به خاطر تحریم به دست بیاوریم. به عنوان نمونه شرکت های بین المللی انگلیسی و آمریکایی به دلیل منافع خودشان در کشور افغانستان آمدند ذخایر را شناسایی کردند این در حالی است که دولت افغانستان هنوز اطلاعات زیادی در خصوص ذخایر این کشور ندارد ولی آن شرکت ها اطلاعات را کسب نموده و می دانند که چه معادن و ذخایری در آنجا وجود دارد. این نشان می دهد که آنها توانستند تکنولوژی های پیشرفته را داشته باشند و ما به هر صورت محروم هستیم.

در دوره برجام گشایش هایی در این رابطه صورت نگرفت؟

در دورۀ کوتاه برجام شرکت های معتبر بین المللی مانند شرکت های کانادایی و استرالیایی به ایران آمدند و به ما برای اکتشاف یاری کردند ولی مدت آن خیلی کوتاه بود و نتوانستیم در این دوره کوتاه تکنولوژی وارد کشور کنیم. البته توجه داشته باشید ما همان زمان هم در تحریم بودیم و آنها به صورت کامل تعهدات خود را انجام نمی دانند.

*ارزش افزوده بالای مواد معدنی و درآمدهایی که از آن غفلت شده است

در سال 1397 و 1398 حدود 9 تا 10 میلیارد دلار صادرات محصولات معدنی اعم از مس، فولاد، روی و حتی مواد معدنی صورت گرفت که این عدد عظیمی است به عبارتی از 45 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی، 20 تا 23 درصد آن مربوط به محصولات معدنی است که بعضی از این اقلام ارزش افزودۀ چند برابر داشتند. به عنوان نمونه حدود 60 تا 65 دلار قیمت بین المللی سنگ آهن است در این حالت 60، 65 دلار در چرخۀ اول آهن اسفنجی و به ترتیب در بخش کنسانتره، گُندله، آهن اسفنجی، شمش فولاد و در کارخانه ورق وارد شده و ارزش افزوده بالایی را به وجود آورده است.

وقتی قیمت فولاد 450 دلار، 500 و 600 دلار می شود، زمانی که به مرحله ورق می رسد از 400، 450 دلار به 800، 900 دلار می رسد. اما باید پرسید این میزان ارزش افزوده به چه دلیل ایجاد می شود باید گفت ما گاز و زغال سنگ ارزان داریم و چون مواد معدنی هم از خودمان است می توانیم با توسعه این بخش به منافع بسیار بالایی برای کشور دست پیدا کنیم.

البته خوشبختانه ظرف سال های اخیر از نظر تکنولوژی و ساخت کارخانه ما پیشرفت های خوبی داشته ایم. در حال حاضر در بخش کنسانتره ظرفیت دو برابر شده است در سایر حوزه های معدنی نیز ما شاهد رشد مناسبی بوده ایم . باید در نظر گرفت که این دستاوردهای مثبت با تمام عقب ماندگی در ژئوفیزیک هوایی و شناخت ذخایر و عقب ماندگی از نظر تکنولوژی و سرمایه گذاری اجرا شده است.

*برآورد دقیقی از ذخایر شناسایی شده که مورد اکتشاف نهاده شده نیست

پیش بینی ایمیدرو در سال 1392 در سنگان این بود که میزان ذخایر سنگ آهن در این بخش حدود 800 میلیون تن باشد در صورتی که با کارهای اکتشافی که انجام شد این رقم تا 50 درصد افزایش پیدا کرد. در خصوص طلای زرشوران هم در سال 1392 گفتند 80 تن طلا در آنجا ذخیره می شود و بعداً با حفاری ها و اکتشافات جدیدی که انجام شد در سال 1396 یا 1397 این عدد به 120 تا 140 تن رسید. یعنی اکتشافات جدید ذخایر را تغییر می دهد در حوزه مس و حوزه های دیگر هم همینطور است. لذا من فکر می کنم این عدد دقیق نباشد اصلاً پیش بینی من این است که حداقل دو برابر است ولی هنوز اطلاع دقیق ندارم.

این عدد ارزش ذخایر خام است؟

بله. به عنوان نمونه در سنگان از زمانی که معادن شکل دریافتد، در سال 1397 حدود 4 هزار شغل مستقیم در آن منطقه ایجاد شد. وقتی سنگ آهن با طی کردن دو سه چرخۀ در نهایت اشتغال و هم ارزش افزوده بالا ایجاد می نماید لذا آمارهای پیش بینی شده حداقل ضربدر 4 یا 5 می شود یعنی یک معدن نیکل یا کرومیت ارزش افزوده آن در چرخه فراوری 20 برابر است چون در صنایع الکترونیک و صنایع هواپیمایی بسیار مهم است. با این فرض، اگر بگوییم ارزش ذخایر معدنی ایران حداقل همان 700 میلیارد دلار است، ارزش افزوده آن بالغ بر 4 هزار میلیارد دلار می شود.

یادم هست در مرکز تحقیقات ایمیدور یک پروژه پایلوت و آزمایشی بود که یک کارگاه کوچک فرآوری آنتیموان ایجاد شد. در یک معدنی در سفیدآباد نزدیک زابل شرکت تهیه و فراوری کوشش کرد همین دستگاه را روی آن معدن گذاشت و معدن را تجهیز و درست شد، جالب اینجاست آن معدن در حال حاضر سالیانه 15 هزار تن آنتیموان می دهد، آنتیموان در صنایع هوایی کشور مورد استفاده قرار می گیرد. این ماده جزء واردات کشور بود و با یک مصیبت از جهان وارد می کردیم و اما الان در کشور فراوری می کنیم، ارزش افزوده این یک به دو نیست، یک به ده، یک به نُه است، اینها فلزات خاص هستند و کشورهای معدنی جهان این فلزات خاص را ندارند.

در صنایع الکترونیک هم نوع فلزاتی که در موبایل استفاده می شود فلز عادی نیستند، فلزات بسیار پیشرفته هستند که ارزش افزوده بالایی دارند و ایران الحمدلله بسیار غنی است اما کار اکتشافی نشده است. لذا یادم است در زمان برجام ما یک پیشنهادی هم به دولت و هم به مجلس ارائه کردیم اما متاسفانه به حرف ما گوش ندادند، ما بعد از اینکه رهبری فرمودند اقتصاد مقاومتی را پیاده سازی کنید این موضوع را در دستور کارمان قرار دادیم و حوزه معدن یکی از حوزه هایی است که هم به خوکفایی، خوداتکایی و هم به اقتصاد مقاومتی یاری می نماید.

*پیشنهادات معدنی که در مجلس و دولت مسکوت ماند

ما پیشنهاد دادیم چون ریسک معدن بالاست و بخش خصوصی ممکن است در یک پروژه معدنی سرمایه گذاری کند اما به مسائل زیست محیطی یا مسائل اجتماعی برخورد کند احتیاجمند بودجه است به همین منظور سه میلیارد دلار به سازمان توسعه و نوسازی معادن، ایمیدرو وام بدهید تا بعد از 5 سال با نرخ بهره مناسب آن را بازپرداخت کند. این سه میلیارد دلار موجب می شود ما بتوانیم واحدهای فراوریی یا کار اکتشافی را با شرکت های معتبر خارجی انجام دهیم، دلیل ما هم این بود که بتوانیم تکنولوژی را وارد کشور کنیم حتی با یکی از شرکت های معتبر ایتالیایی این موضوع را نهایی کردیم که کارخانه فولاد پیشرفته ای در چابهار زده شود البته شرکت آن را هم تاسیس و آماده کردیم. قرارداد به صورت 40 ـ 60 بود و شریک خارجی گفت ما باید حداقل 50 میلیون دلار بگذاریم اما وقتی دیدیم 50 میلیون تومان هم نمی توانیم بگذاریم و دولت و مجلس هم همکاری نکردند این موضوع کنسل شد.

پیشنهاد دوم ما این بود که صندوق بیمه معدن که می تواند حامی بخش خصوصی باشد مخصوصاً در معادن متوسط و به ویژه معادن بخش خصوصی در حوزه اکتشاف ، استخراج و فرآوری می تواند بسیار یاری نماینده باشد. به همین دلیل پیشنهاد دادیم 500 میلیون دلار برای آنها سرمایه کنیم که مورد قبول قرار نگرفت. بعداً گفتیم هزار میلیارد تومان برای آنها سرمایه کنید که گفتند نه . در نهایت ما خودمان در ایمیدرو 120 میلیارد تومان با پول های خودمان سرمایه گذاری کردیم ولی بیشتر از آن نمی توانستیم چون بیش از 3 هزار میلیارد تومان یا بیشتر از دولت به اسم خصوصی سازی اموال ایمیدرو طلبکار بودیم و انتظار داشتیم پولش را به ما بدهند، نداشتند که بدهند و ندادند و هنوز هم ایمیدرو طلبکار است.

*مواد معدنی و انرژی ارزان داریم اما خبری از توسعه بخش معدن نیست

عربستان حدود 15 سال پیش ، به این نتیجه رسید و یک شرکت به نام شرکت معادن تأسیس کرد که مانند ایمیدرو بود. این شرکت معادن سیاست جدا شدن از درآمد نفت را در پیش گرفت و به همین دلیل یک شرکت به نام شرکت المعادن تاسیس شد، رئیس هیات مدیره آن شرکت را وزیر نفت عربستان گذاشتند و آنها وزارت نفت شان را مکلف کردند که در حوزه معدن سرمایه گذاری کند و جالب این است که عربستان کم کم به عنوان یک کشور معدنی جهان به جزء نفت شناخته می شود و این شرکت المعادن جزء 10 شرکت عظیم معدنی و صنایع معدنی جهان است به عبارتی در بعضی از اقلام جزء صادرنماینده ها هم است، به نحوی که بعضی از این اقلام را معدن ندارند اما مواد اولیه را وارد و با گاز و نفت خودشان منزوج و ارز ش افزوده ایجاد و صادر می نمایند. متأسفانه ما هم مواد معدنی و هم انرژی ارزان داریم اما کم توجهی می کنیم اما آنها یکی را دارند و یکی را ندارند ولی استفاده می نمایند.

علیرغم اینکه سرمایه گذاری در این حوزه سود بالایی دارد چرا دولت در این 40 سال اخیر توجهی به این بخش ننموده است، به راستی این بخش در اولویت دولت نبوده است یا عمدا نخواسته بخش خصوصی وارد شود؟ در حال حاضر سه چهار هزار معدن نیمه کاره و تعطیل در کشور وجود دارد که عملاً هیچ کاری نمی نمایند، این همه ظرفیت معین و آشکار وجود دارد و سرمایه گذاری در این حوزه قطعاً سودآور است ولی نه دولت وارد این بخش می شود و نه اجازه می دهد که بخش خصوصی وارد این حوزه شود، دلیل این برخوردها چیست؟

حوزۀ معدن در این چند سال کمی داغ و موجب شد بعضی از شرکت های عظیم عمومی و حتی بخش خصوصی به این بخش ورود پیدا نمایند. مثلاً در خصوص سنگان تعدادی از بنگاه های عظیم عمومی مانند بانک پارسیان، میلیاردها تومان سرمایه گذاری کردند و پروژه های آنجا را راه اندازی نمودند یا بنیاد مستضعفان دارد در آنجا سرمایه گذاری می نماید یا شرکت توسعه ملی وابسته به بانک ملی به این بخش ورود پیدا نموده است.

شما می بینید کم کم صندلی معدن و صنایع معدنی حتی بین بخش خصوصی شناخته شده است. مسالۀ معدن چند نکته دارد یکی اینکه باید بپذیریم ما در یک استراتژی کلان در طی سال های مختلف، به حوزه معدن به اندازه ای که در نفت و کشاورزی توجه شده جزء اولویت ها قرار نگرفته است، غیر از یک دوره 70، 76 که وزارت معادن و فلزات در دوره سازندگی بوده و ما شاهد توجه جدی در حد تشکیل یک وزارتخانه مجزا بودیم. بعد از اینکه ایمیدرو تاسیس شد در سال های 81 تا 83 بنیان های خوبی در بخش معدن گذاشته شد و درنتیجه بخش خصوصی هم فعال تر شد. به عنوان نمونه در حوزه سیمان و سنگ آهن اقدامات خوبی ظرف این سال ها اجرا شده حتی در حوزه فولاد هم کمی اقدام صورت گرفت، اما نکته ای که وجود دارد این است که توجۀ کلان دولت که به نظر من بیشتر به سازمان برنامه و بودجه برمی شود در این رابطه ضعیف است.

*کار اکتشافیِ ژئوفیزیک هوایی و شناسایی جزء وظایف بخش خصوصی نیست

در برنامه های بلندمدت می بینید که معدن جزء اولویت اول قرار نمی گیرد، باید از بخش خصوصی حمایت شود ضمن اینکه معدن چند مشکل دیگر هم دارد یکی اینکه به هر صورت باید بپذیریم کار اکتشافیِ ژئوفیزیک هوایی و شناسایی جزء وظایف بخش خصوصی نیست، جزء وظایف دولت است و سازمان زمین شناسی باید شناسایی کند و بعد دولت شروع به واگذاری پهنه ها و محدوده ها نماید که این موضوع امروز جزء اولویت ها نیست. حتی سال ها این بحث بود که چون معادن انفال است می شود آن را واگذار کرد یا نه؟ حتی زمانی که ما ایمیدرو بودیم یکی از اختلاف نظرهای ما با سازمان بازرسی و دیوان محاسبات بود این بود که ما می توانیم به معدن ورود کنیم یا نه؟

دوم بحث محیط زیست و مسائل مرتبط با آن است که بالاخره سازمان محیط زیست و سازمان اراضی ملی اعتقاد دارند که معدن نباید محیط زیست را تخریب کند اما حواسمان باشد که در کشورهای پیشرفته جهان این را حل کردند. اگر شما به آلمان بروید در آلمان در هامبورگ در وسط شهر، یکی از عظیمترین کارخانجات مس جهان را می بینید که بیش از یک میلیون تن کاتُد فراوری می نماید. در بازدیدم از این کارخانه دیدم روبه روی اتاق رئیس کارخانه 10 مانیتور وجود دارد که رئیس کارخانه درباره آنها گفت من اصلاً به فراوری دقت نمی کنم فراوری وظیفه معاون فنی است، مسائل اقتصادی به من ربطی دارد من فقط حواسم به این مانتیورها است که ببینم آلودگی هوا چگونه است؟ چون مانند همین مانیتور در اتاق شهردار و حتی در تمام کامپیوتر مردم هامبورگ است، اگر یک دهم درصد بالا برود در کارخانه را می بندند لذا من باید حواسم به محیط زیست باشد.

ما در ایران عکس این عمل می کنیم یعنی می گویم نه اجازه نمی دهیم درصورتی که می توانیم ضابطه های محکم و نظارتی بگذاریم مثلاً در رابطه با مهدی آباد، ما وقتی می خواستیم آنجا را راه اندازی کنیم محیط زیست نگران حیات وحش آنجا بود، همکاران من تمام دستورالعمل های آنجا را انجام دادند و در نهایت جایزه محیط زیست و جایزه سبز را دریافت کردند. یا در بندر پارسیان، معاونت دریایی سازمان محیط زیست اصرار داشت شما نمی توانید اینجا بندر بزنید چون اینجا لاکپشت ها می آیند و زاد و ولد می نمایند. ما رفتیم یک مشاور بین المللی نوروژی گرفتیم که مورد تایید سازمان محیط زیست هم بود، این مشاور گفت شما اگر جای اسکله ها را حدود 300 متر جابجا کنید محیط زیست حفظ می شود، بعد همکاران محیط زیست رفتند بازدید و گزارش کارشناسی را تایید کردند و مجوز داده شد.

بحث سوم اینکه نهایتاً سرمایه گذاری در حوزه معدن ریسک پذیر و بلندمدت است و دولت باید حمایت کند، یکی از حمایت های دولت این است که صندوق بیمه معدن را تقویت کند تا این صندوق بتواند وام بلندمدت بدهد و حتی اجازه بدهد بلندمدت 20، 30 سال در آنجا اشتغال ایجاد شود.

*احیاء معادن کوچک و متوسط/ لزوم مشخص تکلیف معادن تعطیل واگذار شده

این چند هزار معدنی که واگذار شده و بخش عمده ای از آنها تعطیل هستند چه سرنوشتی خواهند داشت؟ یا دولت باید آنها را پس بگیرد و به دیگران بدهد یا حداقل مشکل آنها را حل نماید.

این جزء وظایف وزارت صنعت، معدن و تجارت است. یک مشکل ما در کشور این است که بعضی از سازمان ها مجوز می دهند اما دیگر خبری از نظارت نیست. نه اینکه نخواهند بنمایند بلکه دو دلیل دارد، اولین دلیلش این است که آن سازمان یا پرسنل ندارد یا به هر صورت امکانات لازم را برای نظارت در اختیار ندارد. علاوه بر این شاید نظارت جزء اولویت هایشان نباشد.

نظارت بر واگذاری معادن در زمان دولت اول آقای روحانی در دستور کار وزارتخانه نهاده شد و جزء وظایف وزارتخانه بود حتی در سطح کشور راجع به معادنی که مجوز دارند اما فعالیتی صورت نگرفته قرار شد به آنها زمان داده شود و بعداً مجوز آنها ابطال شود. در سال های حدود 94 و 95 هم یک کار سنگینی شروع شد، من آخرین اطلاعات را از وضع آنها ندارم ولی نکتۀ شما درست است به نظر می رسد که باید راهکارهایی اتخاذ شود و موردی مشکل آنها را حل شود.

اما ما یک کاری در ایمیدرو شروع کردیم که خوشبختانه دارد ادامه پیدا می نماید، براساس آن حمایت از معادن متوسط و کوچک در دستور کار نهاده شد و واحدی را به نام حمایت از معادن کوچک پیش ّبینی کردیم که از سال 1396 و 1397 فعالیت خود را شروع نموده است در حال حاضر یک واحد خوبی در سازمان شرکت تهیه و فراوری ایجاد شده که از معادن متوسط و کوچک حمایت می نماید و اخیراً آنگونه که آمار دادند دوباره تعدادی از این معادن به چرخه فراوری بازگشته است.

*پیشنهاد تشکیل وزارت معادن و فلزات/سیستم اقتصادیاتی ما هنوز کارا نیست

من شخصاً اعتقاد دارم در وزارت صنعت، معدن و تجارت در مقطع فعلی نه برای بلندمدت بلکه برای یک زمان محدود مثلاً مجلس برای 10 سال تصویب کند وزارت معادن و فلزات احیاء شود تا به حوزه معادن و فلزات توجه ویژه ای صورت گیرد.

در حال حاضر در دولت وزارتخانه هایی هستند که اگر نباشند هم خیلی اتفاقی نمی افتد مثلاً وزارت مخابرات جای مهمی است اما وزارت مخابرات الان کاری نمی تواند بکند، شرکت های عظیم آن دست نهادها یا بخش خصوصی هستند. وزارت مخابرات می تواند با یک وزارتخانه دیگر ادغام شود.

بعضی معتقدند معدن حیات خلوت است؟

یک واقعیتی را باید بپذیریم که اگر در یک حوزه ای درآمد کافی نباشد و ثروت ایجاد نشود آن حوزه سرمایه گذاری ندارد. ما یک مشکل اساسی در کشور داریم و آن این است که سیستم اقتصادیاتی ما کارا نیست، شما باید بگذارید مردم کار بنمایند و ثروت کسب نمایند و سپس با ضابطه ای عادلانه نسبت به دریافت اقتصادیات اقدام کرد.

سیستم اقتصادیاتی ما هنوز کارا نیست درنتیجه ممکن است درصدی سوءاستفاده شود. اما برای جلوگیری از آن نباید از سرمایه گذاری جلوگیری کنیم باید سیستم نظارتی دقیق تر باشد تا بتوانیم حق و حقوق مردم و دولت را با دریافت اقتصادیات بگیریم. در کشورهای پیشرفته جهان اقتصادیات به هر صورت باید داده شود و دولت ها با پول اقتصادیات اداره می شوند نه با فروش اموال، اما در ایران ما نفت که سرمایه ملی کشور به شمار می آید را میفروشیم و برای مردم هزینه می کنیم.در این روزها که ما تحریم هستیم و درآمد نفتی ما کاهش پیدا نموده دولت با تزریق نقدینگی مسائل کشور را حل می نماید که این موضوع تورم زا است.

سال های 81 و 82 پیش بینی شده بود سیستم اقتصادیاتی فول مکانیزه شود و سال جاری هنوز تا انجام کار راه طولانی ای در پیش داریم. این دو دلیل دارد یکی اینکه در آن سالها بحث بود که یک شرکت معتبر بین المللی بیاید و سیستم اقتصادیاتی ما را مکانیزه کند، اما در آن مقطع بحث خودکفایی مطرح شد ولی بعد از 20 سال نتوانستند انجام بدهند چون یک علم و یک تکنولوژی احتیاج دارد که هنوز اجرایی نشده است.

* یک عده دلشان نمی خواهد سیستم شفاف سازی ایجاد شود

دومین مساله این است که یک عده از درون و یک تعدادی از برون دلشان نمی خواهد سیستم شفاف سازی ایجاد شود. اخیراً بانک مرکزی یک مقرراتی گذاشته است اینکه جابجایی پول در سیستم از یک حدی بیشتر باشد مانیتور و پیگیری می شود و با کد ملی شما می توانند پفراینده های جابجایی پول های شما را بگیرند و این اتفاقی است که ده ها سال است در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارد اتفاق می افتد. البته این به معنای آن نیست که این سیستم صددرصد جواب می دهد چون انسان برای فرار از قانون راه پیدا می نماید ولی محدود نماینده است.

تشکیل معادن کوچک و متوسط یک سیاست درست بود؟ در حوزه کشاورزی اعتقاد بر این است که باید از کشاورزی خرد به کشاورزی صنعتی تبدیل شویم با توجه به این موضوع به جای اینکه سه هزار معدن تعریف کنیم چرا 300 معدن تعریف نمی شود؟

معادن مالکین متعددی دارند یا ملک برای افراد بوده و بعداً معدن در آنجا شناسایی شده یا ملک اراضی ملی است و افراد برای فعالیت در آنجا مجوز دریافت نموده اند. اینها با هم فرق دارد. در سال های 95 تا 97 یک سیاست درستی اتخاذ شد که براساس آن مالکیت برای فرد، شرکت یا حتی برای دولت باشد اما بهره برداری، استخراج و ارزش افزوده آن با مالک شریک شود. پروژه هایی مانند گلگهر 1، گلگهر4، گلگهر 5، گلگهر 6، معدن خُمرود، کارخانه کرومیت جغتای، سرب نخلک و سرب و روی مهدی آباد و غیره که هر کدام از اینها میلیاردها دلار یا صدها میلیون دلار سرمایه گذاری می خواست را با حفظ مالکیت دولت بر معدن، استفادۀ آن را 20 سال با مزایده و طبق قانون واگذار کردیم که افراد حاضر به سرمایه گذاری باشند.

علاوه بر این خوشبختانه شرکت های عظیم مثل میدکو، مس، چادرملو و به ویژه گلگهر این کار را شروع نموده و در حال حاضر آن را توسعه هم داده اند، بر این اساس که می فرایند با معادن کوچک و متوسط قرارداد بلندمدت خرید مواد منعقد می نمایند.

شاید یکی از بهترین مدل ها این است چون به مالکیت نباید ورود کنیم، اما شرکت های عظیم می توانند قرارداد بلندمدت منعقد نمایند علاوه بر آن برای سرمایه گذاری هم به آنها وام بلندمدت بدهند.

چرا بخش معدن و صنایع معدنی سخت تر از نفت قابل تحریم هستند؟

در حوزه معدن و صنایع معدنی 120 نوع مواد را می توانیم نام ببریم از مواد رادیواکتیو گرفته تا مواد عادی مانند آهک. در اینجا تنوع مواد زیاد است و دوم اینکه تنوع مصرف نمایندۀ این مواد و فراورینمایندگان آن از نفتی ها خیلی بیشتر است، شما اگر تعداد نفتی های جهان را لیست کنید 10 تا 15 می شوند ضمن اینکه در خصوص نفت شما اگر آن 5، 6 مهره اصلی را کنار بگذارید دیگر کسی نقشی ندارد، آمریکا، عراق، روسیه، ایران، عربستان، ونزوئلا، لیبی و الجزایر، کویت و امارات و جمع آنها 10 کشور می شود .

سوم اینکه نفت از ابتدا سیاسی شده است یعنی بیشتر از اینکه اقتصادی باشد سیاسی است و اصلاً در حوزۀ سیاسی رفته است در صورتی که در حوزه معدن ممکن است بعضی از اقلام آن مانند اورانیوم سیاسی باشد اما خیلی از اقلام آن سیاسی نیست. لذا آمریکا از سال 97 صادرات مس و فولاد ما را ممنوع نموده است بعد مبارکه را در لیست تحریم قرار داد ولی باز هم صادرات انجام می شود دلیل آن این است که مصرف نماینده به آن احتیاج دارد.

منبع: اقتصادنیوز

به "کرباسیان: نفت و سیاست، معدن را به حاشیه بُرد، وزارت معادن و فلزات احیا گردد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کرباسیان: نفت و سیاست، معدن را به حاشیه بُرد، وزارت معادن و فلزات احیا گردد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید