آخرین بازمانده ها؛ روایتی پساآخرالزمانی از عشق و عصیان

به گزارش وبلاگ عینک سفارشی، داستان فیلم در دوران جنگ جهانی سوم می گذرد، اما قرار نیست ما از خود جنگ چیزی ببینیم. مردی به نام تروی (با بازی استفن مویر) به همراه پسرش جیک (درو فن اکر) برای در امان ماندن از جنگ خانۀ خودشان در شهر را ترک می نمایند و به منطقه ای دورافتاده و روستایی پناه می برند. آن ها بیست سال آنجا در انزوا و به دور از امکانات زندگی می نمایند. اما صفا و شادمانی ساده و کوچک آن ها قرار نیست تا ابد ادامه پیدا کند. یک روز زنی به نام هنریتا (آلیسیا سیلورستون) سر و کله اش پیدا می گردد و اوضاع را تغییر می دهد. جیک نسبت به هنریتا متمایل و کنجکاو می گردد و این باعت ایجاد تنش بین پدر و پسر می گردد. این مسیری است که می تواند مستقیما به سمت فاجعه برود.

آخرین بازمانده ها؛ روایتی پساآخرالزمانی از عشق و عصیان

به گزارش وبلاگ عینک سفارشی؛ تمرکز اصلی فیلم بر روابط بین این سه شخصیت است. رابطۀ جیک و پدرش رابطه ای نامتوازن است، زیرا تروی همه چیز را همواره در کنترل داشته و به نوعی پدرسالار این خانوادۀ دونفره بوده. اما رابطۀ جیک و هنریتا هم به نوعی نامتوازن است، زیرا هنریتا خیلی چیز ها را می داند که جیک هیچ اطلاعی از آن ها ندارد. با اینحال رابطۀ آن ها گرم و صمیمانه است، زیرا جیک سال های سال هیچ زنی را در زندگیش ندیده و حالا هنریتا او را برای اولین بار با محبتی زنانه آشنا نموده است. آنچه که بین تروی و هنریتا مشترک است این است که هر دو طوری با جیک رفتار می نمایند که انگار او هنوز بچه است.

به هر حال جیک کم کم در برابر پدرش آغاز به عصیانگری می نماید. تروی معتقد است که از همۀ غریبه ها باید دوری کرد و این تنها راه باقی ماندن امنیت محیطی است که آن ها برای خودشان ساخته اند. اما جیک حالا برای اولین بار در مقابل این عقیده می ایستد. این مخالفت لحظات بسیار درخشانی از تنش و تهدید بین پدر و فرزند را ایجاد می نماید؛ گاهی به نظر می رسد که آخرین بازمانده ها دارد به نوعی تقابل های پدر و فرزندی ذکر شده در کتاب های مقدس را به تصویر می کشد. این صحنه ها گیراترین قسمت های فیلم هستند.

از آنجایی که این فیلم بیش از هر چیز بر روابط و رفتار شخصیت ها تکیه دارد، نوع بازی بازیگران خیلی روی بالا رفتن کیفیت فیلم تاثیرگذار بوده است. مویر، سخت گیری و وقار و ابهت پدر را خیلی خوب از کار درآورده و سیلورستون هم نقش هنریتا را واقعا با ظرافت ایفا نموده و همۀ پیچیدگی های این شخصیت را به درستی به بیننده منتقل می نماید. اما درخشان تر از همه اکر است که جهت متغیر احساسات جیک و عواطف پرشور و گوناگون او را آنقدر خوب ارائه نموده که بیننده کاملا با او همذات پنداری و همدلی پیدا می نماید.

فیلمبرداری فیلم در دوران قرنطینۀ کرونایی شاید یاری نموده باشد به اینکه فضای آخرالزمانی و احساس تنهایی و انزوا در فیلم خودش را بهتر نشان بدهد. موسیقی فراموش نشدنی بیکر گریس هم احساسات اصلی جاری در فیلم را عمیق تر نموده است؛ انگار همه چیز دست به دست هم داده اند تا فضای عجیب و غریب فیلم را بدون هیچ مانع و اشکالی به مخاطب انتقال بدهند.

آخرین بازمانده ها فیلم عمیقی است که حتی اگر چندبار آن را ببینیم ممکن است باز هم چیز های تازه ای از دل آن بیرون بکشیم. این فیلم با شخصیت های پخته و ظریفی که دارد و با اشاره های زیبای انجیلی اش، یک مورد درخشان دیگر در لیست فیلم های پسا آخرالزمانی است.

  • کارگردان: درو مایلرا (Drew Mylrea)
  • نویسنده فیلمنامه: جان جانوویچ (Josh Janowicz)
  • بازیگران: درو فن اکر (Drew Van Acker)، آلیسیا سیلورستون (Alicia Silverstone)، استفن مویر (Stephen Moyer)
  • امتیاز: 7.5/10

منبع: thehollywoodnews.com

منبع: فرارو

به "آخرین بازمانده ها؛ روایتی پساآخرالزمانی از عشق و عصیان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آخرین بازمانده ها؛ روایتی پساآخرالزمانی از عشق و عصیان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید